۱۴۰۲ مرداد ۲۴, سه‌شنبه

یادداشت ۵

اشتباه کردم و به اشتباهاتم اقرار اما چه فایده
وقتی دیدم فایده ای نداره اونو پیش خودم بد کردم بلکه بتونم خودم رو ببخشم ولی باز هم فایده ای نداشت و نداره
از همون اول می دونستم باید تا ابد با غمش زندگی کنم ولی خیلی احمقانه می خواستم ازش فرار کنم 
نمی دونستم که این غمم رو بیشتر می کنه 
نباید هیچوقت به چیزی غیر از اشتباهات خودم فکر می کردم
گفتم میخوام خودمو بکشم 
بعدا بهش گفتم که دروغ بوده ولی واقعی ترین حس زندگی ام بود
واقعی بود وقتی گفتم نمی تونم با این غم و عذاب زندگی کنم 
بعد از این حرفا بهم زنگ زد و آرومم کرد ولی من احمق به جای اینکه تمومش کنم و برم پی بدبختی هام همه چیز رو واسه دوتامون خراب کردم 
نباید پیگیر می شدم
نباید اونو بد جلوه می دادم 
همه اش تقصیر خودم بود
از اولش هم می دونستم
ولی کور و کر شدم چون تحملش واسم سخت بود 
با اینحال میدونم که هر چی سرم اومده تقصیر خودمه 
الان تنها چیزی که میخوام اینه که اون حالش خوب باشه
میدونم نیست و نباید هم باشه 
ولی چیزیه که از عمق وجودم میخوام 
میخوام آدم بهتری بشم 
میخوام جبران کنم ولی نمیدونم راهی واسش هست یا نه؟
بهترین روزای زندگیم رو با اون بودم 
هیچوقت اونقدر احساس آرامش نکرده بودم
و تلخ ترین روزام هم با خودش بود
هیچوقت اونقدر گریه نکرده بودم
هیچوقت اونقدر عذاب نکشیده بودم
هر چقدر هم که عذاب بکشم باز هم وجدانم آروم نمیشه 
نمیتونم با خودم کنار بیام 
با اینکه نمیدونم چی میخوام بهش بگم ولی خیلی دوست دارم باهاش حرف بزنم، اون اینو نمیخواد و منم نمیخوام با زنگ زدن بهش اذیتش کنم
آرزوم اینه بتونم خیلی عادی باهاش حرف بزنم و فقط احوالش رو بپرسم.
ولی اینکه به آرزوم نرسم اذیتم نمیکنه دیگه
چون از خودم راضی نیستم و ترجیح میدم بیشتر عذاب بکشم 
وقتی بهم زنگ زد دوست داشتم بیشتر باهاش صحبت کنم ولی می ترسیدم چیزی بگم
خیلی می ترسیدم و نمیدونم از چی
شاید از اون
شاید از خودم
نمیدونم
نمیتونم از فکر کردن بهش دست بردارم 
شاید بتونم بعضی وقتا خودمو آروم کنم و برای لحظه ای رها بشم ولی وقتی دوباره یادش میوفتم ناراحتیم بیشتر و بیشتر میشه
کاش راهی وجود داشت 
دیگه اصلا واسه خودم ناراحت نیستم 
از ته دل میخوام خودم رو به فراموشی بسپرم
هیچوقت تو زندگیم به اندازه وقتی که رفت احساس تنهایی نکرده بودم
تازه فهمیدم چقدر دوستش داشتم و چقدر بی ملاحظه و خودخواه و احمق بودم.
میدونم از دست دادمش
ولی هنوزم دوستش دارم، نگرانشم و فراموشش نمی کنم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر